سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

یک سال منتظر بمونی یه جمله ای رو از زبون یکی بشنوی، بعد یکی دیگه بهت بگه...

قانون زندگی انگار اینه همیشه !

اون لحظه به این فکر میکردم، این صدای کیه که داره این جملات رو میگه

هر کار کردم نشد با صدای اونی که میخواستم تصورش کنم

نشد فکر کنم الان جای دیگه ای نشستم و زمان هنوز از دست نرفته و حرفی که منتظرش بودم رو بالاخره شنیدم

نشد که یه نفس راحت بکشم از شنیدنش و حس خوبش تمام وجودمو غرق خودش کنه

اما خنده هام معنی دیگه ای داد

خنده ها و بغضی از که فرط حسرت کردم و بهتی که درگیرم کرد

...

دیشب تو اوج ناامیدی بودم که تلفنم زنگ خورد

دیدم هنوز اون توان برام مونده که ذوق زده شم و 2 دقیقه ای آماده رفتن بشم

پس انگار هنوز تا ته خط فاصله زیاده ...